۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

گفتگو با سیامک سپهری سرپرست گروه رستاک - قسمت دوم


گفتگوی دنیای اقتصاد با سیامک سپهری - قسمت دوم

۲۰ مهرماه ۱۳۹۰


اجرای رستاک در تالار اندیشه
اين خصوصيات چگونه در رستاك شكل مي‌گيرد؟
گروه رستاك همانگونه كه از اسمش پيداست هميشه به صورت گروهي كار مي‌كند. چون كار كردن بر اساس سليقه‌هاي گروهي از افراد مي‌تواند بهتر جوابگو باشد تا اينكه سليقه يك نفر تصميم گيرنده نهايي باشد. ما قطعات را با ريتم بهتر و پرهيجان تر تنظيم مي‌كنيم تا مخاطبي كه امروزه حوصله شنيداري ندارد، بتواند با آن ارتباط برقرار كند.
در گروه رستاك هر اتفاقي كه بيافتد با نظر جمعي است و همه كارها به صورت گروهي انجام مي‌شود. ما تنظيم قطعات را به شكل كارگاهي انجام مي‌دهيم. ما در مرحله اول در رستاك دست به انتخاب قطعات مي‌زنيم. چرا كه مي‌دانيم انتخاب چنين موسيقي‌های بزرگي در توان يك نفر نيست كه بخواهد دست به انتخاب آنها بزند. در همين راستا از همان ابتدا مناطق را تقسيم كرديم و هر يك از اعضاي گروهي با توجه به قرابت و نزديكي‌اي كه با آن منطقه داشت كار تحقيق بر روي موسيقي آن منطقه را به عهده گرفت. مثلا فرزاد مرادي كه از كردستان است مسوول تحقيق در زمينه موسيقي آن ناحيه شد يا اگر بر فرض يكي از دوستان به دليل علاقه شخصي‌اش مي‌خواست روي يكي از انواع موسيقي نواحي كار كند، موسيقي آن منطقه به او واگذار شد. بعد از اين تحقيقات هر يك از دوستان بر اساس هدف آلبوم كاري را انتخاب و به گروه معرفي مي‌كند و در مرحله بعدي كار تنظيم بر روي آن آغاز مي‌شود، البته در نهايت اين جمع است كه در اين انتخاب‌ها به صورت نهايي تصميم مي‌گيرد و هيچ انتخابي شخصي نيست.
شما به عنوان رهبر گروه چقدر ايفاي نقش مي‌كنيد؟
وقتي گروه وارد مرحله ساخت و تنظيم موسيقي شد، من به يكدست كردن سوژه‌ها اقدام مي‌كنم و كار ديگري جز اين انجام نمي‌دهم. در اين مرحله نيز دوستان ديگر به كمك من مي‌آيند و ماحصل كار به صورت جمعي ارائه مي‌شود. هر يك از اعضاي گروه نقش تعيين كننده دارند و نمي‌توان گفت يك نفر چون رهبري را به عهده دارد حرف اول و آخر را مي‌زند.
رستاك قرار بود پيش از اين آلبوم جديد خود را منتشر و روانه بازار موسيقي كند چرا اين اتفاق نيافتاد و با وجودي كه همه منتظر شنيدن آلبوم جديدتان هستند، هنوز اين آلبوم منتشر نشده است؟
از آنجايي كه كار به شكل تيمي انجام مي‌شود، سرعت مقداري پايين مي‌آيد. ما در حال حاضر ضبط بيشتر قطعات را به پايان رسانده‌ايم و كار توليد آلبوم تقريبا تمام شده است، اما به دليل وسواسي كه در كار هست و نيز به دليل اهميت و ارزشي كه براي سليقه‌هاي مختلف قايليم، نمي‌خواهيم كار دم دستي به خورد مردم بدهيم. آنها براي ما ارزش فوق‌العاده‌اي دارند و اصلا براي مردم است كه كار مي‌كنيم. اگر آنها نبودند، كار در رستاك شكل نمي‌گرفت و اهميت نداشت. رستاك با تصويربرداري از گروه و سازها و اجراي قطعات، تلاش مي‌کند به همت شرکت سينما بيست و چهار که طرف قرارداد هميشگي و ثابت ماست، اين آلبوم را در نزديك‌ترين زمان ممكن منتشر و روانه بازار موسيقي كند.
اما اين آلبوم مدت‌هاست كه در دست ساخت قراردارد؟
بله. همان طور كه مي‌دانيد طي يك سال گذشته، ما بي‌وقفه روي اين آلبوم كار كرده ايم.
ما براي انتخاب، تمرين و ضبط هر قطعه حساسيت‌هاي بسياري داريم. چون به كيفيت بالاي كارمان اهميت مي‌دهيم. شايد خيلي‌ها فكر كنند كه كار كردن بر روي موسيقي محلي كه ملودي آماده دارد كار راحتي است، ولي اصلا اين طور نيست، چه بسا اين كار سخت‌تر است. چون تو با چيزي دست و پنجه نرم مي‌كني كه مردم آن را شنيده‌اند و اگر كوچك‌ترين اشتباهي از تو سر بزند، همه معادلاتت به هم مي‌ريزد. گروه رستاك تا زماني كه به يك نظر جمعي و قاطع نرسد، به انتشار حتي يك قطعه اقدام نمي‌كند.
تفاوت کار گروه رستاک با برخي از گروه‌هاي ديگر در اين است که به دليل نوع و گونه موسيقي‌اي که انتخاب کرده، فرآيند زماني بيشتري براي تحقيق درباره موسيقي مناطق گوناگون ايران مي‌گذارد تا ناشناخته‌ها و نقاطي که کمتر به آنها توجه شده را کشف و معرفي کند، به طور مثال در اين آلبوم موسيقي، ناحيه‌اي از ايران به نام کُرمانج (منطقه‌اي در خراسان که گويش و فرهنگش با ديگر نقاط خراسان تفاوت دارد) وجود دارد که کمتر کسي تاکنون به آن پرداخته و به عمق فرهنگ و گويش آنها نفوذ کرده است. از اينها گذشته قطعه‌اي با محوريت نوروز را در اين آلبوم گنجانده‌ايم که تلفيقي از ملودي‌هاي نوروزي چند منطقه کشور است، اين قطعه با نواي سُرنا و دُهل آغاز مي‌شود و در ادامه با ترکيب ملودي‌هاي خراساني، مازندراني، آذري و کردستاني ادامه پيدا مي‌کند که اين قطعه تلاشي است براي گراميداشت فرهنگ موسيقايي نوروز در مناطق مختلف کشورمان، اين کار بسيار مشکل و سنگيني براي اعضاي گروه بود که با تلاش بسيار موفق به اجرا و ضبط آن شديم. تمامي اين حرکات، زمان زيادي براي تحقيق و مطالعه مي‌طلبد، ضمن اين که گاهي ممکن است نياز به اضافه شدن يک ساز جديد (گاهي ساز غربي) به گروه و تطبيق آن با نوع کاري که رستاک انجام مي‌دهد به زمان بيشتري براي هماهنگي اين ساز جديد با گروه پيدا مي‌کند. اتفاقي که اکنون افتاده و سازهاي جديد به گروه اضافه شدند.
در اين آلبوم چه اتفاقات ويژه‌اي مي‌افتد؟
گويش‌ها و لهجه‌هاي متفاوتي از مناطق مختلف در آن ارائه مي‌شود. مناطق جديدتري در اين آلبوم مد نظر است و موسيقي‌هاي جديدتري را كار كرده ايم.
با اين لهجه‌ها و گويش‌ها مشكلي نداريد؟
از آنجايي كه كار رستاك تحقيق است، كمتر به مشكل برمي‌خورد چون براي ارائه موسيقي هر ناحيه از استاد آن منطقه كمك مي‌گيرد. رستاک براي اينكه در اين زمينه به مشكل بر نخورد، در اجراي هر قطعه از هر نقطه ايران، در تمرين‌هاي خود از حضور افرادي از اهالي همان منطقه‌اي که زادگاه قطعه مورد نظر است كمك مي‌گيرد تا با راهنمايي اين افراد، لهجه و گويش افراد گروه، به خصوص خوانندگان اصلي قطعه مورد نظر، اصلاح شود.
اين کار موجب مي‌شود تا خوانندگان براي آنکه بتوانند با موسيقي هماهنگ شوند و لهجه را هم درست ادا کنند، در گام‌هايي بالاتر از حد طبيعي صداي خود اجرا کنند که اين کار فشار زيادي هم به خواننده وارد مي‌کند.
در اين زمينه وقتي يك نفر كه بومي آن منطقه نيست آيا مي‌تواند از پس اجراها بر آيد؟
بايد بتواند از پس اين هم برآيد. درست ادا كردن كلمات بخش مهمي در اين نوع از موسيقي است كه كار خواننده را سخت مي‌كند. درآوردن لهجه مناطق نيز كار راحتي نيست. چرا كه در اين نوع موسيقي قبل از اينكه تكنيك خود را نشان بدهد، لهجه و گويش است كه برجسته مي‌شود و اگر خواننده نتواند از پي آن به خوبي برآيد بيشتر توي چشم مي‌آيد و كار خراب مي‌شود. دقت بيش از حد و تلاش و تمرين خواننده‌هاي رستاك موجب مي‌شود كه از اين دست مشكلات در گروه كمتر باشد.

قصد نداريد از خواننده‌هاي بومي هر منطقه در كنار اين دوستان استفاده كنيد؟در آلبوم جديد اين اتفاق افتاده است. ما سعي كرده‌ايم از حضور پيشکسوتان موسيقي بومي بهره‌مند شويم. در اين آلبوم از اساتيدي هچون بيژن کامکار، داوود بامري، وحيد اسداللهي، محسن شريفيان، دامون شش بلوکي و پروين بهمني كمك گرفته‌ايم و اين كار اين ويژگي را دارد كه بومي بودن را بيشتر رعايت كرده است.
نام اين آلبوم چيست؟ و ديگر چه ويژگي‌هايي دارد؟
تاکنون نام‌هاي مختلفي براي اين آلبوم در نظر گرفته‌ايم، اما هنوز به طور قطع نامي برايش انتخاب نکرده‌ايم، البته کليت قطعاتي که در اين آلبوم اجرا مي‌شود در راستاي آثار ديگر گروه؛ يعني همان موسيقي مناطق مختلف کشور است؛ اگرچه اين بار تلاش کرديم تا اندکي متفاوت عمل کنيم به طور مثال ما در اين آلبوم، کنترباس که يک ساز غربي است و يک ساز ايراني که سنتور است به قطعات اضافه کرديم تا تنوع صوتي بيشتري براي مخاطبان خود ايجاد کرده و به کيفيت و البته جذابيت اثر اضافه کنيم، البته به هيچ وجه قرار نيست که با اضافه شدن يک ساز غربي به گروه، ناگهان نوع کار گروه نيز تغيير کند و تغيير سبک دهد، بلکه رستاک همچنان همان رستاک است که به دنبال کشف و شناسايي موسيقي قومي و مناطق ناشناخته ايران است تا با تنظيم مجدد آن را به ميان مردم ببرد و اين نوع موسيقي را از مهجوريت بيرون آورد. بد نيست بدانيد که ساز سنتور در اين آلبوم به جاي ساز قانون است که برخي منشأ پيدايش آن را به کشورهاي عربي نسبت مي‌دهند اين دو ساز پيچيدگي‌هاي منحصر به فرد خودشان را دارند و بديهي است که جايگزيني ساز سنتور به جاي قانون با گام‌هاي متعددي که در ذات خود داراست با سنتور که ساختاري ساده‌تر دارد و هماهنگي و تطابق اين ساز (سنتور) که ما به آن نياز داشتيم با قطعاتي که در صدد اجراي آن بوديم يک سال زمان مي‌برد، اما در عوض، به رنگ جديدي از صدا در گروه رسيديم که تجربه جديدي در اين نوع موسيقي براي ما به حساب مي‌آيد. نام‌هاي مختلفي براي اين آلبوم در نظر داريم که هنوز به طور قطع نامي برايش انتخاب نکرده‌ايم؛ کليت قطعاتي که در اين آلبوم اجرا مي‌شود در راستاي آثار ديگر يعني در زمينه موسيقي مناطق مختلف کشور بوده است، ولي سعي کرده‌ايم اندکي متفاوت عمل کنيم
ايرادي كه به كارهاي گروه رستاك وارد است اين است كه با تنظيم هايي كه بر روي قطعات انجام مي‌دهد اصليت موضوع از بين مي‌رود.
اساس ملودي در تنظيم‌هاي رستاک همان ملودي اصيل محلي است، ما دخل و تصرفي در اين زمينه نمي‌كنيم. ما اصالت قطعه را حفظ مي‌كنيم و سعي مي‌كنيم همانگونه كه هست آن را به مردم انتقال بدهيم، اما از آنجا كه حساسيت‌هاي جامعه امروز با حساسيت‌هاي جامعه‌اي که اين موسيقي در آن رشد کرده بوده است، طي زمان دچار تغيير شده، براي آنکه اين قطعات در عين حفظ اصالتشان امکان تأثيرگذاري در جامعه داشته باشند بايد روند طبيعي رشد خود را ادامه دهند و كاربردي تر شوند.هدف رستاك اين است كه اين موسيقي‌ها را به جامعه بياورد تا شنيده شوند.جامعه به انواع اين موسيقي احتياج دارد و اين قطعات بايد بر اساس نياز جامعه روند خود را طي کنند. قطعات و نغمه‌ها در طول تاريخ دچار تغيير و تحولات بسياري شده‌اند تا به اين شکل به نسل ما رسيده‌اند. اگر بخواهيم اين موسيقي‌ها همچنان زنده و تاثيرگذار به نسل‌هاي بعد منتقل شوند، بايد اين روند پويا را ادامه دهيم. 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر